پسر شیطون بلا

سلام مهرسام شیطون بلایی مامانی

قربونت برم میخوای چی بگی به مامان وبابا که ما نمی فهمیم برای خودت سرو صدا میکنی و پشت سر هم اوووووووووووووو اووووووووووووووووووووو اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا می کنی فدات شم قند و عسل مامان

خیلی دوست داری نگه دارم رو پاهای نازت بایستی و همه جا را نگاه کنی کلی ذوق کنی به رنگا خیلی توجه می کنی هنوز دوماه کامل نشده بود که می تونستی رو پاهات خودت را نگه داری منم زیر بغلای ناززت را میگرفتم و مراقبت بودم ولی زود مخوابوندمت که خسته نشی

عاشق آویز تختی که میذارم بالای سرت میخواهی بگیریشون نمی تونی دستت بالا میبری و در آخر خسته میشی و دستای نازت را میخوری. فدات شم

خیلی دستات را میخوری میمالی به لثه های نازت و سرو صدا میکنی و غرغر

لثه هات دارن سوبات میبنده به قول مادرجون و خیلی درد داره و مرتب آب دهن داری.بمیرم فدات شم

راستی خیلی کارات روز به روز شیرین وناز میشه خیلی دست و پا میزنی پاهات را بالا میبری بگیریش با دستات نمی تونی و بعد جیغ میزنی .

یا اینکه هر دو پاهای نازت را بالا میبری عد خودت را به پهلو میکنی و بعد دمرو یا کپ می افتی رو شکمت البته یکی از دستات همش زیر میمونه بعد با هزار فشار بیرون میاریش یا من کمکت میکنم و دستت از زیر دلت بیرون میارم و خوشحال از اینکه رو شکم افتادی میخندی و قشنگ تا پنج دقیقه به این حالت بازی میکنی و بعد خسته می شی وجیغ میزنی که بلندت کنم

همه چی که دور وبرت باشه را با دستات میگیری و میخواهی بخوری که البته من نمیذارم یک دفعه حواسم نبو بهت دستمال کاغذی که کنارت بود برداشتی و میخوردی که باز سریع رسیدم فقط حسابی خیسش کرده بودی تیکه از اون خدا را شکر تو دهنت نبود

اینم عکست تو رورئک که ماشالله چون قد بلندی پاهات به زمین میرسه.

اینم شییطون بلا