واکسن چهار ماهگی وای و وای و وااااااااااااااااااااااااااااااای
سلام گل پسرم قند عسلم
چهار ماهگیت مبارک
امروز صبح باتفاق مادرجون رفتیم پایگاه بهداشت نوبت مراقبت و واکسن خدارا شکر همه چیز خوب بود ماشالله هزار ماشالله قدت خوب رشد کرد بود ولی در عرض دو ماه وزنت زیاد عالی نبود و واکسن که حسابی درد داشت و جیغ زدی و گریه کردی قطره را خوردی بد اخمی به خانم دکتر کردی و غرش زدی.
بعدم تا شب خوب بود حالت وتب نداشتی و بابایی خمیر پیتزا برای اولین بار درست کرد و پیتزای عالی شد به مناسبت چهار ماهگیت جشن گرفتیم.
منم سالاد و پودینگ موز دسر کاکائو درست کردم.
خب از اینا بگذریم شب اول واکسن این سری برخلاف سری قبل ساعت 5 صبح دیدم تب کردی و ناله میکنی که سریع پاهات و دست و صورت نازت را با دستمال خیس میکردم تا خدا را شکر تبت اومد پایین.
خب عزیز دل مامان نفسم بازم میگم
چهار ماهگیت مبارک شیرمرد مامان
عکس قند و عسلم تو بغل هستی مامان (مادرجون)
خب اینم پیتزای بابایی قبل و بعد از پخت