مهرساممهرسام، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

مهرسام تک ستاره قلب ما

خاطره روز دوم اسفند سال 91

1392/4/17 22:22
نویسنده : نفس
225 بازدید
اشتراک گذاری

دو روز پیش عزیزجون یعنی مامان گلم من اومد خونمون درست منم همون روز خیلی بی حال بودم و چشمام حالت خوابالو و پف کرده بود و همیجور با پشت دستم چشمام را به می مالیدم و فایده نداشت و فقط من هی کفری تر میشدم. عزیز جون که اومد منا با این وضع دید گفت چی شد چرا این شکل شدی گفتم مامان سرما خوردم فکر می کنم حسابی هم سرما خوردم ولی من تازه خوب شده بودم .

عزیزجون یک لبخندی زد و گفت :نه فکر نکنم مال سرما خوردگی باشه چشمات یه چیز دیگه را می گه 

خوب چی می گی؟

می گه: یه نی نی ناز و خوشگل ومامانی تو راهه

گفتم :مامان فکر نکنم .گفت :چرا مامان باهات شرط می بندم

بابای هم هاج وواج نگاهمون کرد بعد رفت سرکار.

خلاصه فردای اون روز صبح زود منو بابایی از خواب بیدار شدیم

رفتیم سر تست بی بی چک و امتحان کردیم  هر سه تا تست  جواب مثبت را نشون داد.

من و بابا هم خوشحال بودیم هم خیلی تعجب کرده بودیم. 

تا اینکه تصمیم گرفتیم برم دکتر و آزمایش خون بدم تا مطمئن تر شویم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)